Monsoon's Dance
Karunesh Lyrics


Jump to: Overall Meaning ↴  Line by Line Meaning ↴

زهر ترین زاویـــه ی شوکران
مرگ ترین حقه ی جادوگران
داغ ترین شهوت آتش زدن
تهمت شاعر به سیاوش زدن
هر که تو را دید زمین گیر شد
سخت به جوش آمدو تبخیر شد
درد بزرگ سرطانی من
کهنه ترین زخم جوانی من
با تو ام ای شعر به من گوش کن
نقشه نکش حرف نزن گوش کن
شعر تو را با خفه خون ساختند
از تو هیولای جنون ساختند
ریشه به خونابه و خون میرسد
میوه که شد بمب جنون میرسد
محض خودت بمب منم ، دور تر!
می ترکم چند قدم دور تر!
از همه ی کودکی ام درد ماند
نیم وجب بچه ولگرد ماند
حال مرا از من بیمار پرس
از شب و خاکستر سیگار پرس
از سر شب تا به سحر سوختن
حادثه را از دو سه سر سوختن
خانه خرابی من از دست توست
آخر هر راه به بن بست توست
چک چک خون را به دلم ریختم
شعر چه کردی که به هم ریختم ؟
گاه شقایق تر از انسان شدی
روح ترک خورده ی کاشان شدی
شعر تو بودی که پس از فصل سرد
هیچ کسی شک به زمستان نکرد
زلزله ها کار فروغ است و بس ؟
هر چه که بستند دروغ است و بس
تیغه ی زنجان بخزد بر تنت
خون دل منزویان گردنت
شاعر اگر رب غزل خوانی است
عاقبتش نصرت رحمانی است
حضرت تنهای به هم ریخته
خون و عطش را به هم آمیخته
کهنه قماری است غزل ساختن
یک شبه ده قافیه را باختن
دست خراب است چرا سر کنم ؟
آس نشانم بده باور کنم
دست کسی نیست زمین گیری ام
عاشق این آدم زنجیری ام
شعله بکش بر شب تکراری ام
مرده ی این گونه خود آزاری ام
من قلم از خوب و بدم خواستم
جرم کسی نیست ، خودم خواستم
شیشه ای ام سنگ ترت را بزن
تهمت پر رنگ ترت را بزن
سارق شبهای طلاکوب من
میشکنم میشکنم خوب من
منتظر یک شب طوفانی ام
در به در ساعت ویرانی ام
پای خودم داغ پشیمانی ام
مثل خودت درد خیابانی ام
"با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبال پریشانی ام"
مرد فرو رفته در آیینه کیست ؟
تا که مرا دید به حالم گریست
ساعت خوابیده حواسش به چیست ؟
مردن تدریجی اگر زندگی ست
"طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی ام"
من که منم جای کسی نیستم
میوه ی طوبای کسی نیستم
گیج تماشای کسی نیستم
مزه ی لبهای کسی نیستم
"دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام"
خسته از اندازه ی جنجال ها
از گذر سوق به گودال ها
از شب چسبیده به چنگال ها
با گذر تیر که از بال ها
"آمده ام با عطش سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام"
شعر اگر خرده هیولا شدم
آخر ابَر آدم تنها شدم
گاه پریشان تر از این ها شدم
از همه جا رانده ی دنیا شدم
"ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام"
وای اگر پیچش من با خمت
درد شود تا که به دست آرمت
نوش خودم زهر سراپا غمت
بیشترش کن که کمم با کمت
"خوب ترین حادثه میدانمت
خوب ترین حادثه میدانی ام ؟"
غسل کن و نیت اعجاز کن
باز مرا با خودم آغاز کن
یک وجب از پنجره پرواز کن
گوش مرا معرکه ی راز کن
"حرف بزن ابر ِ مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام"
قحطی حرف است و سخن سالهاست
قفل زمان را بشکن سال هاست
پر شدم از درد شدن سال هاست
ظرفیت سینه ی من سال هاست
"حرف بزن حرف بزن سال هاست
تشنه ی یک صحبت طولانی ام"
روز و شبم را به هم آمیختم
شعر چه کردی که به هم ریختم ؟
یک قدم از تو همه ی جاده من
خون بطلب ، سینه ی آماده ؛ من
شعر تو را داغ به جانت زدند
مهر خیانت به دهانت زدند
هر که قلم داشت هنرمند نیست
ناسره را با سره پیوند نیست
لغلغه ها در دهن آویختند
خوب و بدی را به هم آمیختند
ملعبه ی قافیه بازی شدی
هرزه ی هر دست درازی شدی
کنج همین معرکه دارت زدند
دست به هر دار و ندارت زدند
سرخ تر از شعر مگر دیده اید ؟
لب بگشایید اگر دیده اید
تا که به هر وا ژه ستم میشود
دست ، طبیعی است قلم میشود
وا ژه ی در حنجره را تیغ کن
زیر قدم ها تله تبلیغ کن
شعر اگر زخم زبان تیز تر
شهر من از قونیه تبریز تر
زنده بمان قاتل دلخواه من
محو نشو ماه ترین ماه من




مُردی و انگار به هوش آمدند
هی! چقدر دست برایت زدند!

Overall Meaning

"Monsoon's Dance" by Karunesh is a deeply emotional and complex song that represents a range of emotions and experiences. The lyrics are written in Farsi, which is a beautiful and poetic language that adds to the sophistication and complexity of the song. The song opens with an enigmatic line that describes a sweet angle hiding in a corner, followed by the idea of the deadliest magician's trick. The song is filled with powerful imagery, and as it moves forward, the singer reflects on his life, pain, regrets, and misfortunes.


The lyrics explore themes of love, heartbreak, death, loneliness, and despair. The singer is broken, and he is desperate for someone to listen to his pain. He gives up on the world, and he is ready to face whatever comes his way. The song is a journey into the depths of the singer's soul, and he is willing to share it with whoever will listen.


Overall, "Monsoon's Dance" is a powerful and emotional song that speaks to the human experience. It is beautifully written and performed, and it is a testament to the power of music to connect us all.


Line by Line Meaning

زهر ترین زاویـــه ی شوکران
The most bitter corner of sweetness


مرگ ترین حقه ی جادوگران
The deadliest act of magicians


داغ ترین شهوت آتش زدن
The hottest desire of setting fire


تهمت شاعر به سیاوش زدن
The accusation of the poet against Siavash


هر که تو را دید زمین گیر شد
Anyone who saw you was captivated


سخت به جوش آمدو تبخیر شد
Boiling hard and evaporating


درد بزرگ سرطانی من
The great pain of my cancer


کهنه ترین زخم جوانی من
The oldest wound of my youth


با تو ام ای شعر به من گوش کن
Listen to me with your ear, O poem


نقشه نکش حرف نزن گوش کن
Don't plot or speak, just listen


شعر تو را با خفه خون ساختند
They made your poetry suffocated with blood


از تو هیولای جنون ساختند
They made a monster of madness out of you


ریشه به خونابه و خون میرسد
The root reaches the bloodbath


میوه که شد بمب جنون میرسد
When the fruit becomes a bomb, madness arrives


محض خودت بمب منم ، دور تر!
I am my own bomb, stay away!


می ترکم چند قدم دور تر!
I'm taking a few steps further away!


از همه ی کودکی ام درد ماند
Pain has remained from my childhood


نیم وجب بچه ولگرد ماند
Half-finished, the wandering child


حال مرا از من بیمار پرس
Ask me about my sick state


از شب و خاکستر سیگار پرس
Ask me about the night and the cigarette ash


از سر شب تا به سحر سوختن
From midnight to dawn burning


حادثه را از دو سه سر سوختن
Burning the accident from both ends


خانه خرابی من از دست توست
My ruined house is because of you


آخر هر راه به بن بست توست
In the end, every path leads to your dead end


چک چک خون را به دلم ریختم
I spilled the drips of blood into my heart


شعر چه کردی که به هم ریختم ؟
What did your poetry do to make me fall apart?


گاه شقایق تر از انسان شدی
Sometimes you became more vibrant than a human


روح ترک خورده ی کاشان شدی
You became a broken soul of Kashan


شعر تو بودی که پس از فصل سرد
It was your poetry that no one doubted winter


هیچ کسی شک به زمستان نکرد
No one doubted winter


زلزله ها کار فروغ است و بس ؟
Are earthquakes the work of Forough?


هر چه که بستند دروغ است و بس
Whatever they tied is a lie, that's it


تیغه ی زنجان بخزد بر تنت
The blade of Zanjan will hurt you


خون دل منزویان گردنت
The blood of the isolated is on your neck


شاعر اگر رب غزل خوانی است
If a poet is a Lord of ode


عاقبتش نصرت رحمانی است
Eventually, his salvation is Rahman's victory


حضرت تنهای به هم ریخته
The lonely presence is mixed up


خون و عطش را به هم آمیخته
Blood and thirst are mixed up


کهنه قماری است غزل ساختن
Creating poetry is an old gamble


یک شبه ده قافیه را باختن
Losing ten rhymes in one night


دست خراب است چرا سر کنم ؟
Why should I chop off a broken hand?


آس نشانم بده باور کنم
Give me a sign to believe


دست کسی نیست زمین گیری ام
I have no one to hold my ground


عاشق این آدم زنجیری ام
I'm in love with this chained man


شعله بکش بر شب تکراری ام
Ignite a flame on my repetitive night


مرده ی این گونه خود آزاری ام
This kind of death is my own torment


من قلم از خوب و بدم خواستم
I wanted a pen from my good and bad


جرم کسی نیست ، خودم خواستم
No one is guilty, I wanted it myself


شیشه ای ام سنگ ترت را بزن
My glass, throw your hardest stone at me


تهمت پر رنگ ترت را بزن
Hit me with your colorful accusation


سارق شبهای طلاکوب من
The thief of my golden nights


میشکنم میشکنم خوب من
I break, I break, my dear


منتظر یک شب طوفانی ام
I'm waiting for a stormy night


در به در ساعت ویرانی ام
In every door, I am destruction


پای خودم داغ پشیمانی ام
My own foot is the burn of regret


مثل خودت درد خیابانی ام
Like yourself, I am the pain of the streets


"با همه ی بی سر و سامانی ام
With all my disarray


باز به دنبال پریشانی ام"
I am still searching for unrest


مرد فرو رفته در آیینه کیست ؟
Who is the man lost in the mirror?


تا که مرا دید به حالم گریست
Until he saw me, he cried for my condition


ساعت خوابیده حواسش به چیست ؟
What does it matter to him when he is asleep?


مردن تدریجی اگر زندگی ست
Gradual dying is life


"طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
Losing patience, I have nothing


در پی ویران شدنی آنی ام"
I am constantly seeking destruction


من که منم جای کسی نیستم
I am who I am, there's no one like me


میوه ی طوبای کسی نیستم
I am not the fruit of anyone's paradise


گیج تماشای کسی نیستم
I am not the amusement of anyone's gaze


مزه ی لبهای کسی نیستم
I am not the taste of anyone's lips


"دلخوش گرمای کسی نیستم
I don't make anyone happy with my warmth


آمده ام تا تو بسوزانی ام"
I came so you can burn me


خسته از اندازه ی جنجال ها
Tired of all the commotion


از گذر سوق به گودال ها
From passing by to falling into pits


از شب چسبیده به چنگال ها
Stuck in the grip of the night


با گذر تیر که از بال ها
By passing arrows from the wings


"آمده ام با عطش سال ها
I have come with years of thirst


تا تو کمی عشق بنوشانی ام"
So you can offer me a sip of love


شعر اگر خرده هیولا شدم
If poetry turned me into a small monster


آخر ابَر آدم تنها شدم
In the end, I became a lonely cloud


گاه پریشان تر از این ها شدم
Sometimes I became more restless than before


از همه جا رانده ی دنیا شدم
I have been cast out from everywhere


"ماهی برگشته ز دریا شدم
I returned like a fish from the sea


تا تو بگیری و بمیرانی ام"
So you can catch me and make me die


وای اگر پیچش من با خمت
Oh if the twist of my fate with yours


درد شود تا که به دست آرمت
Becomes painful until I reach you


نوش خودم زهر سراپا غمت
I drink my own poison, head to toe in your sorrow


بیشترش کن که کمم با کمت
Make it more, because I'm less with you


"خوب ترین حادثه میدانمت
I know you are the best accident


خوب ترین حادثه میدانی ام ؟"
Do you know I am the best accident?




Contributed by Chloe D. Suggest a correction in the comments below.
To comment on or correct specific content, highlight it

Genre not found
Artist not found
Album not found
Song not found