Khooneh
dariush Lyrics


Jump to: Overall Meaning ↴  Line by Line Meaning ↴

خونه این خونه ی ویرون واسه من هزار تا خاطره داره
خونه این خونه ی خالی چه روزایی رو بیادم میاره
اون روزا یادم نمیره دیوار خونه پر از پنجره بود
تا افق همسایه ی ما دریا بود ستاره بود منظره بود
خونه خونه جای بازی برای آفتاب و آب بود
پر نور واسه بیداری پر سایه واسه خواب بود
پدرم میگفت قدیما کینه هامونو دور انداخته بودیم
توی برف و باد و بارون خونه رو با قلبامون ساخته بودیم
خونه عشق مادرم بود,
که تو باغچش گل اطلسی میکاشت
خونه روح پدرم بود,
چیزی رو همپای خونه دوست نداشت
خونه خونه جای بازی برای آفتاب و آب بود
پر نور واسه بیداری پر سایه واسه خواب بود
سیل غارتگر اومد
از تو رودخونه گذشت
پلا رو شکست و تند زد و از خونه گذشت
دست غارتگر سیل خونه رو ویرونه کرد
پدر پیرمو کشت
مادرو دیوونه کرد
حالا من موندم و این ویرونه ها
پر خشم و کینه ی دیوونه ها
منه زخمی منه خسته منه پاک
مینویسم آخرین حرفو رو خاک




کی میاد دست توی دستم بذاره
تا بسازیم خونمونو دوباره؟

Overall Meaning

The lyrics of Dariush's song Khooneh speaks about the memories associated with a house, which now lies in ruins. Despite being dilapidated, the house holds a thousand memories for the singer. He remembers the days when the walls were studded with windows and the horizon was the sea and the stars. The house was a place for play, for the sun and water. It was bright for waking hours and shrouded in shadows for sleeping time. The singer's father had revealed that they had built the houses with their hearts amidst the snow, wind, and rain, and they had moved beyond their animosity.


The singer speaks about the mother's love for the house, who cultivated the Atlas flowers in the garden, while the father had an attachment to the soul of the house. However, torrential floods and looters ravaged the village and the house was desolate. The singer feels an intense pain over the aftermath, looks at himself with bruises and tiredness, wondering who would help him build his house anew, as he ends the song in despair. The lyrics speak about the loss of family and memories through the destruction of the house, indicating how it is hard to move on from such past experiences.


Line by Line Meaning

خونه این خونه ی ویرون واسه من هزار تا خاطره داره
This house, now ruined, holds a thousand of my memories


خونه این خونه ی خالی چه روزایی رو بیادم میاره
This empty house reminds me of the days that have passed


اون روزا یادم نمیره دیوار خونه پر از پنجره بود
I remember the days when the walls of this house were filled with windows


تا افق همسایه ی ما دریا بود ستاره بود منظره بود
The view from our house encompassed the neighbor's sea and the stars


خونه خونه جای بازی برای آفتاب و آب بود
Each room in the house was a place to play in the sun and water


پر نور واسه بیداری پر سایه واسه خواب بود
The house was full of light for waking up and shadows for sleeping


پدرم میگفت قدیما کینه هامونو دور انداخته بودیم
My father used to say that in the past, we had left our grudges behind


توی برف و باد و بارون خونه رو با قلبامون ساخته بودیم
In the snow, wind and rain, we built this house with our hearts


خونه عشق مادرم بود، که تو باغچش گل اطلسی میکاشت
This house was my mother's love, where she planted her Atlas flowers in the garden


خونه روح پدرم بود، چیزی رو همپای خونه دوست نداشت
This house was my father's soul, who didn't like anything else next to his house


سیل غارتگر اومد از تو رودخونه گذشت
A flood of raiders came and passed through the river


پلا رو شکست و تند زد و از خونه گذشت
They broke down the door and quickly passed through the house


دست غارتگر سیل خونه رو ویرونه کرد
The raider's hand destroyed the house


پدر پیرمو کشت مادرو دیوونه کرد
They killed my old father and made my mother crazy


حالا من موندم و این ویرونه ها پر خشم و کینه ی دیوونه ها
Now I'm left with these ruins, full of anger and the madness of those raiders


منه زخمی منه خسته منه پاک، مینویسم آخرین حرفو رو خاک
I am wounded, tired, and clean; I write my final words on the ground


کی میاد دست توی دستم بذاره تا بسازیم خونمونو دوباره؟
Who will come and hold my hand to rebuild our home once again?




Contributed by Lillian T. Suggest a correction in the comments below.
To comment on or correct specific content, highlight it

Genre not found
Artist not found
Album not found
Song not found
Most interesting comment from YouTube:

@samsami2532

ایرج جنتی عطایی - زمزمه های یک شب سی ساله - خونه

خونه این خونه ی ویرون
واسه من هزار تا خاطره داره
خونه این خونه ی تاریک
چه روزایی رو به یادم میاره
اون روزا یادم نمیره
دیوار خونه پر از پنجره بود
تا افق همسایه ی ما
دریا بود ، ستاره بود ، منظره بود
خونه ، خونه جای بازی
برای آفتاب و آب بود
پر نور واسه بیداری
پر سایه واسه خواب بود
پدرم می گفت : قدیما
کینه هامون رو دور انداخته بودیم
توی برف و باد و بارون
خونه رو با قلبامون ساخته بودیم
خونه عشق مادرم بود
که تو باغچه ش گل اطلسی می کاشت
خونه روح پدرم بود
چیزی رو همپای خونه دوست نداشت
سیل غارتگر اومد
از تو رودخونه گذشت
پلا رو شکست و برد
زد و از خونه گذشت
دست غارتگر سیل
خونه رو ویرونه کرد
پدر پیرمو کشت
مادر و دیوونه کرد
حالا من مونده م و این ویرونه ها
پر خشم و کینه ی دیوونه ها
من زخمی ، من خسته ، من پاک
می نویسم آخرین حرفو رو خاک
کی میاد دست توی دستم بذاره
تا بسازیم خونه مون رو دوباره



All comments from YouTube:

@ScavengerBEE

آهنگای داریوش منو به نوجوانی و، جوونی و بچگی میبره. با هر کلمه توی آهنگاش یه دنیا خاطره میریزه جلوی چشمام.🥲❤️

@hasanzafari

خدای صداست داریوش عزیزم

@farhadtehrani6222

داریوش اسطوره حقیقت هست صداش

@alirezamaleki7976

اخ ....اخ

با وجود شکنجه و درد سهمگینی که با این اهنگ میکشم

سادیسم طور دارم خودم و به ... میدم

@leilata2639

وقتی شادم داریوش گوش میدم شادترم وقتیم غمگینم سلطانو‌ گوش میدم حال میکنم اصلا صداش تنها کسیه منو اروم میکنه❤️

@MA-yi1pt

دقیقا

@mohamadshekar329

یکی از ویژگی‌های آهنگهای داریوش همینه

@sarbaazchabahar

Same here my friend😔✌👍

@masood5353

نمیشه این صدا را نشنید

@wirya7048

واقعاً زبان قاصره از توصیف صدا و موسیقی داریوش عزیز❤️

More Comments

More Versions