بعد از اون با چند تا ترک به نامهای دست تو جیب، بدو دنبال بازیت، با هم باشیم و برگهای پاییز، باز هم خودشو بعنوان یک رپر با استعداد و قوی ثابت کرد، بعد از حدود 9 ماه عضویت در گروه تنبه10 ، تصمیم به ترک گروه گرفت تا ترک های بیشتری بیرون بده، بعد از اون هم امیر اعلام کرد با اعضای گروه هیچ مشکلی نداشته و فقط بخاطر اینکه دوست داشته تنها کار کنه گروه رو ترک کرده . بعد از حدود کمتر از 2 هفته آهنگ قوی بنام سینه سپر که یک کار گنگ و شاخ بود رو بیرون داد. برای امیر آرزوی موفقیت دوچندان داریم...
Adama
Amir Khalvat Lyrics
Jump to: Overall Meaning ↴ Line by Line Meaning ↴
آدما رد میشن از کنارت
هنوز مثِ قدیما همه چی خنده داره
هنوز همه روح و جسمو بچه دارش
میکنن دل و با حرفا خدشه دارش
داره در میره از دست امشب
هرجایی میره یه هرزست فکرم
میخوان باهات أ نزدیک باشن آشنا
شده جنگ و دعوا حکم و طلاق
توویِ مشکلا صم ـبک وکلا
همه میخوان بگیرن ازت رشته ی کلام
در بیارن أ کاست چشم مثِ کلان
داره غالب میشه نیمه ی تاریک
داره هی پُر تر میشه نیمه ی خالی
حتی ، نداره گرمای قبل و خورشیدو
تو غصته حقیقتو کی بشه حالیت
کروس ۱
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمی بینی اشاره از ستاره ها
ورس ۲
میشه دل گشنه و ذهنو میجوم
تو هر حالتی بگی فکرو میکنم
حس میکنم همش این آخرین نفس
آخرین دفعست میزنم بال أ این قفس
شده انگیزه جدا از حس
شده از دود این شهر خدا هم فِس
ولی جنگیدم با اینکه کاکاسیاه نبودم
میگذره روزا با این پاپاسیا هنوزم
پول ک*رته میره و میاد
باید نزنی حرص جیبتو زیاد
باید دل نبندی به چیزی که موندگار نیست شاید
یه جا معرفت گیر تو بیاد داداش
یاد بگیر که قانون تویی
توو تلاش باش دِلارو آروم کنی
آدما رد میشن از کنارت
اونا حرفاتو میخونن از نگاهت
کروس ۲
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
The song Adama by Amir Khalvat explores themes of human relationships, the passing of time, and the struggle to find purpose and meaning in life. The first verse describes how people can easily pass by us, and how everything can seem ridiculous, even though we cling onto our souls and bodies to shield ourselves from being hurt by people’s words. The singer feels lost and overwhelmed, noticing that wherever they go, there is the specter of their current problems and hardships that they face each day. They describe feeling like they are on the brink of losing control, and how things are slowly slipping away, leaving them feeling empty and without direction. The chorus talks about the passing of moments and how the singer is always in a state of reflection, struggling to find meaning amidst the darkness that surrounds them. The second verse further emphasizes how the singer feels like they are trapped within their own mind, unable to break free of their thoughts and worries. They feel like each breath could be their last, and they are coming to terms with the fact that they might be trapped forever. The singer emphasizes the importance of having conviction and pushing through difficult moments, even when it feels like everything is against them. In the end, they realize that people will come and go in our lives, but it is up to us to find our own purpose and meaning.
Line by Line Meaning
آدما رد میشن از کنارت
People are leaving you behind
هنوز مثِ قدیما همه چی خنده داره
Everything is still funny like before
هنوز همه روح و جسمو بچه دارش
Everyone is still holding on to their innocence
میکنن دل و با حرفا خدشه دارش
They touch your heart and words hurt you
داره در میره از دست امشب
Tonight is slipping away
هرجایی میره یه هرزست فکرم
Wherever it goes, my mind becomes puzzled
میخوان باهات أ نزدیک باشن آشنا
They want to be close to you and familiar
تو دنیات از سر صبح تا شب دادگاه
In your world, it's been a court case from morning till night
شده جنگ و دعوا حکم و طلاق
It's become a war and arguments of divorce
توویِ مشکلا صم ـبک وکلا
Everyone is trying to take advantage of your situation
همه میخوان بگیرن ازت رشته ی کلام
Everyone wants to criticize your speech
در بیارن أ کاست چشم مثِ کلان
They pick on every flaw, like a magnifying glass
داره غالب میشه نیمه ی تاریک
The darkness is taking over
داره هی پُر تر میشه نیمه ی خالی
The emptiness is getting fuller
حتی ، نداره گرمای قبل و خورشیدو
Even the warmth of the sun is gone
تو غصته حقیقتو کی بشه حالیت
How can you be happy when you're in pain?
لحظه ها میگذرن از نگاهت
Moments pass by from your view
تو هرشب مینویسی حسب حالت
Every night, you write about your feelings
باروحی که نمیتونه تخت بخوابه
With a soul that can't sleep on the bed
شب نمی بینی اشاره از ستاره ها
You don't see any signs from the stars at night
میشه دل گشنه و ذهنو میجوم
The heart becomes hungry and the mind gets confused
تو هر حالتی بگی فکرو میکنم
No matter what you say, I think too much
حس میکنم همش این آخرین نفس
I feel like this is my last breath
آخرین دفعست میزنم بال أ این قفس
I flap my wings for the last time to escape this cage
شده انگیزه جدا از حس
Motivation is separate from emotions now
شده از دود این شهر خدا هم فِس
Even God is fed up with the smoke of this city
ولی جنگیدم با اینکه کاکاسیاه نبودم
But I fought, even though I wasn't strong enough
میگذره روزا با این پاپاسیا هنوزم
Days pass by, but I'm still with this current
پول ک*رته میره و میاد
Money comes and goes
باید نزنی حرص جیبتو زیاد
Don't be tempted to fill your pocket with greed
باید دل نبندی به چیزی که موندگار نیست شاید
Don't attach your heart to something that may not last forever
یه جا معرفت گیر تو بیاد داداش
At some point, you'll realize the truth, brother
یاد بگیر که قانون تویی
Learn that you make your own rules
توو تلاش باش دِلارو آروم کنی
Keep trying to calm your heart
اونا حرفاتو میخونن از نگاهت
They read into your words through your eyes
Contributed by Harper D. Suggest a correction in the comments below.