Baradar Jaan
Dariush Lyrics


Jump to: Overall Meaning ↴  Line by Line Meaning ↴

برادر جان نمیدونی چه دلتنگم
برادر جان نمیدونی چه غمگینم
نمیدونی . نمیدونی . برادر جان
گرفتار کدوم طلسم و نفرینم
نمی دونی چه سخته در به در بودن
مثل طوفان همیشه در سفر بودن
برادر جان . برادر جان . نمیدونی
چه تلخه وارث درد پدر بودن
دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه
دلم تنگه از این روزهای بی امید
از این شبگردیهای خسته و مایوس
از این تکرار بیهوده دلم تنگه
همیشه یک غم و یک درد و یک کابوس
دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه
دلم خوش نیست . غمگینم برادر جان
از این تکرار بی رویا و بی لبخند
چه تنهایی غمگینی . که غیر از من
همه خوشبخت و عاشق . عاشق و خرسند
به فردا دلخوشم . شاید که با فردا
طلوع خوب خوشبختی من باشه
شبو با رنج تنهایی من سر کن
شاید فردا روز عاشق شدن باشه




دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه

Overall Meaning

The lyrics of Dariush's song Baradar Jaan express a deep sense of loneliness, sadness, and longing for happiness. The singer addresses his brother, telling him how he feels, asking him if he understands his pain. He talks about being trapped by a curse or a spell, and how hard it is to wander from door to door, like a never-ending storm. He also mentions the bitter feelings of inheritance, the burden of carrying his father's pain.


Throughout the song, the singer expresses his sense of longing for his brother's comforting presence, repeatedly using the phrase "delam tangeh" (my heart is tight) as a way to illustrate his emotional state. He talks about his weariness with the cycle of disappointments and meaningless routines. However, he also expresses a small glimmer of hope that a happy future may come, possibly alluding to finding love and companionship.


Overall, the song highlights the weight of emotional pain, loneliness, and the search for happiness that we all go through in our lives.


Line by Line Meaning

برادر جان نمیدونی چه دلتنگم
Oh my dear brother, you don't know how lonely I am


برادر جان نمیدونی چه غمگینم
Oh my dear brother, you don't know how sad I am


نمیدونی . نمیدونی . برادر جان
You don't know, you don't know, my dear brother


گرفتار کدوم طلسم و نفرینم
I'm trapped in which spell and curse, you don't know


نمی دونی چه سخته در به در بودن
You don't know how hard it is to be constantly on the move


مثل طوفان همیشه در سفر بودن
Like a storm, always on the journey


برادر جان . برادر جان . نمیدونی
Oh my dear brother, you don't know


چه تلخه وارث درد پدر بودن
How bitter it is to inherit the pain of our father


دلم تنگه برادر جان
My heart is longing, my dear brother


برادر جان دلم تنگه
My dear brother, my heart is longing


دلم تنگه از این روزهای بی امید
My heart is longing for these hopeless days


از این شبگردیهای خسته و مایوس
From these tired and hopeless nights


از این تکرار بیهوده دلم تنگه
From this meaningless repetition, my heart is longing


همیشه یک غم و یک درد و یک کابوس
Always one sorrow, one pain, and one nightmare


دلم خوش نیست . غمگینم برادر جان
My heart is not happy, I am sad, my dear brother


از این تکرار بی رویا و بی لبخند
From this repetition without dreams and without smiles


چه تنهایی غمگینی . که غیر از من
What a sad loneliness, that no one but me feels


همه خوشبخت و عاشق . عاشق و خرسند
Everyone is happy and in love, in love and content


به فردا دلخوشم . شاید که با فردا
I am happy for tomorrow, maybe with tomorrow


طلوع خوب خوشبختی من باشه
The rising of my happiness will come


شبو با رنج تنهایی من سر کن
End this night of my loneliness and pain


شاید فردا روز عاشق شدن باشه
Maybe tomorrow will be the day of falling in love


دلم تنگه برادر جان
My heart is longing, my dear brother


برادر جان دلم تنگه
My dear brother, my heart is longing




Contributed by Declan G. Suggest a correction in the comments below.
To comment on or correct specific content, highlight it

Genre not found
Artist not found
Album not found
Song not found
Most interesting comment from YouTube:

@parsiran7286

برادر جان نمیدونی چه دلتنگم
برادر جان نمیدونی چه غمگینم
نمیدونی . نمیدونی . برادر جان
گرفتار کدوم طلسم و نفرینم
نمی دونی چه سخته در به در بودن
مثل طوفان همیشه در سفر بودن
برادر جان . برادر جان . نمیدونی
چه تلخه وارث درد پدر بودن
دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه
دلم تنگه از این روزهای بی امید
از این شبگردیهای خسته و مایوس
از این تکرار بیهوده دلم تنگه
همیشه یک غم و یک درد و یک کابوس
دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه
دلم خوش نیست . غمگینم برادر جان
از این تکرار بی رویا و بی لبخند
چه تنهایی غمگینی . که غیر از من
همه خوشبخت و عاشق . عاشق و خرسند
به فردا دلخوشم . شاید که با فردا
طلوع خوب خوشبختی من باشه
شبو با رنج تنهایی من سر کن
شاید فردا روز عاشق شدن باشه
دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه



All comments from YouTube:

@adamnaderi9307

یگانه برادر عزیزم را از دست دادم ، دلم واقعا برایش تنگ است و هیچوقت از یادم نخواهد رفت ، روح برادرهای سفر کرده همه ما شاد و یادشان گرامی باد 🙏🙏🙏🙏💔💔💔

@ariairani8614

روان داداشت شاد

@persianhouseresturante8107

یادشون گرامی. 🌹🌹

@amjadkarimi2174

یادش گرامی، منم دیروز این بلا به سرم آمد، باورش خیلی سخته.

@nesajafari6338

منم همینطور برادرم از دست دادم. خیلی دلم تنگ میشه براش💔💔💔

@schushiktehrani6190

❤❤❤❤❤

8 More Replies...

@saraakbari902

هیچ زبانی مثله زبان مادریه آدم نمیشه ❤️

@mb539

هرگز نمیشه زبان دیگری رو مثل زبان مادری آموخت
من هم المانی بلدم هم انگلیسی
ولی هیچ زبانی مثل فارسی نمیتونه روح و روان منو تحت تاثیر قرار بده

@slmzirndst

به یاد سربداران مجیدرضا رهنورد، سید محمد حسینی، محسن شکاری، محمد مهدی کرمی. 💔🖤

@zyou8er

This song always makes me cry like a kid.

More Comments

More Versions